هیچ میدونی وقتی که آه میکشی و پشتش یه نسیم ملایم نوازشت میکنه؛ میتونه یه آغوش مهربون از آسمون باشه برات؟ از طرف یه حس دوست داشتنی از اون بالا؟ - یاوقتی یه قطره بارون لطیف میچکه رو بینیت؛ میتونه به لطافت بوسه یک گل رز باشه که از همون آسمون برات رسیده. اگه یه نوا و آهنگی به گوشت خورد و با یه احساس دوست داشتنی سرشارت کرد؛ بدون که یه آغوش نرم و مهربونه که از آسمون برات رسیده. - وقتی صبح با صدای آواز پرنده ها از خواب بیدار میشی؛ بدون که اون همون آهنگیه که از آسمون به رسم شادباشت فرستاده شده. ویا اگه یه دونه برف کوچیک بشینه رو صورتت هم میتونه یه آغوش نرم و مهربون از آسمون باشه برات که فرشته ها تزیینش کردن. از طرف یه یار مهربون. پس دوست من! سعی کن همیشه شادی رو در قلبت حفظ کنی حتی اگه احساس تنهایی میکنی و حس میکنی دلت شکسته. چون همون آغوشهای مهربون و لطیف که گفتم میتونه قلبتو ترمیم کنه!
« از لحظه ها وسعتی بیافرین»»
~*~*~*~*~*~*~* یک تجربه : تا یادم نرفته بگم که بعد عمری به نتیجه این ضرب المثل معروف رسیدم:« رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود. نه گهی تند گهی خسته رود. گفتم بهتره شما هم در جریان باشید که مصداقش رو دیدم.» شما چطور؟
******
تشکر : نمیدونم چطور باید جوابگوی اینهمه (مهر و محبت)بیدریغت باشم؟ فقط امیدوارم که شایسته این مهر ورزی باشم. نمیدونی چقدر خوشحال شدم. فکر نکنی از خوردنیهاش . حالا اون جای خود داره از یه چیزی اون وسط که داشت برق میزد و خدا میدونه که با چه اشتیاقی بازش کردم. با تمام وجود خوندمش. همش عطر تو بود. عطر مهر و محبتت. دلم نمیاد اون بیت شعر و با کسی قسمتش کنم. ولی از همین جا میخوام بگم که با تمام وجود دوستت دارم و آرزو میکنم همیشه ایام به کامت باشه.
********* و درپایان:
بگو که فردا به باغ میخندد سبز بید ترانه ها هم در چشم تو و من شاید بخوانند از طلوع امید بگو که فردا دلتنگی کوچه را ٬ صبحدم ٬ غسل تعمید میدهد در پاکی زلالترین حضور بگو که فردا.....
پاینده باشید و درپناه حضرت دوست
شباهنگ
پنجشنبه 25 فروردینماه سال 1384 ساعت 03:52 ب.ظ
سلام شباهنگ ...گاهی به اشک صفحه را مصداق باران می بینیم ...گاهی به لحظه رنگ عشق میدهیم تا بدانیم هیچ جا آغوش گرم عشق نیست ..راستی ترانه دوست داشتن را فریاد کن ..که زندگی را عشق است و درد نیست ..غم ویرانه باشد اگر آغوش همیشه آغوشی گرم باشد ..زیبا بود چون سراسرش عشق بود ..(فرامرز)
پارهای وقتها حس میکنی که یک نفر هست که هر جور صحبت کنی میفهمد . گاهی یک نفر را داری که با وجود بودنش فکر میکنی که هنوز یه دنیا جا توی دلت برایش داری گاهی اوقات یک نفر است که فکر میکنی همه چیزت شده و خودش نمیداند که تا کجا ریشه کرده
و
گاهی با همه وجودت دلت میگیرد از اینکه فکر میکنی که نمیداند که برایت با همه چیز و همه کس فرق دارد دوست داری بهش بفهمانی که ادم که نباید لیلی و مجنون باشد که عشقش معنی بدهد . اره میشه که عاشق بود ولی نه برای به هم رسیدن اره میشه که عاشق بود نه برای یکی شدن . میشه عاشق بود برای دوست بودن میشه عاشق بود برای یکدل شدن
سلام بر شباهنگ یکی از لحظاتی که انسان احساس آرامش و امنیت میکنه زمانهایی هست که خودشو متصل به یک منبع لایزال حس میکنه.اونوقت همه چیز اعم از الطاف و یا حتی ناملایمی ها برایش معنی دار شده و احساس زجر نخواهد کرد. حرفت رو با تمام وجود قبول دارم که:رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود....
اگه یک نفر از اینهمه محبت شما اونقدر شرمنده شده باشه که نتونه احساس درونی شو بیان کنه باید چکار کنه ؟ شباهنگم٬ همیشه عزیزم یا بهتر بگم عزیزترینم با شما زندگی رو شادمانه تر میبنم و به شوق دیدارتون لحظههام گرمای محبت به ودیعه میگرن بانوی مهرم به قداست خود عشق سوگند٬ که همیشه در وجودم جایگاه ویژه ای دارین و همیشه یادآور تمام مهرورزی هاتون هستم راستی سهم ساغر گلم و نخوردینش که ؟!! ((:
در پناه معبد عشق
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلااااااااام
اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووول
...
سلام شباهنگ ...گاهی به اشک صفحه را مصداق باران می بینیم ...گاهی به لحظه رنگ عشق میدهیم تا بدانیم هیچ جا آغوش گرم عشق نیست ..راستی ترانه دوست داشتن را فریاد کن ..که زندگی را عشق است و درد نیست ..غم ویرانه باشد اگر آغوش همیشه آغوشی گرم باشد ..زیبا بود چون سراسرش عشق بود ..(فرامرز)
بنام انکه اسمان را معنی داد
سلام
پارهای وقتها حس میکنی که یک نفر هست که هر جور صحبت کنی میفهمد .
گاهی یک نفر را داری که با وجود بودنش فکر میکنی که هنوز یه دنیا جا توی دلت برایش داری
گاهی اوقات یک نفر است که فکر میکنی همه چیزت شده و خودش نمیداند که تا کجا ریشه کرده
و
گاهی با همه وجودت دلت میگیرد از اینکه فکر میکنی که نمیداند که برایت با همه چیز و همه کس فرق دارد
دوست داری بهش بفهمانی که ادم که نباید لیلی و مجنون باشد که عشقش معنی بدهد .
اره میشه که عاشق بود ولی نه برای به هم رسیدن
اره میشه که عاشق بود نه برای یکی شدن .
میشه عاشق بود برای دوست بودن
میشه عاشق بود برای یکدل شدن
و
میشه عاشق بود برای اسمانی شدن .
اسمانی باشی
سلام عزیز مهربون !
حضور همیشه مهربون و صمیمیت دلتنگی های کوچه مان را از بین می برد.
و تو چقدر زلال و مهربانی.
ارادتمند
سلام بر شباهنگ
یکی از لحظاتی که انسان احساس آرامش و امنیت میکنه زمانهایی هست که خودشو متصل به یک منبع لایزال حس میکنه.اونوقت همه چیز اعم از الطاف و یا حتی ناملایمی ها برایش معنی دار شده و احساس زجر نخواهد کرد.
حرفت رو با تمام وجود قبول دارم که:رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود....
راستی من پست بعدی میخوام به چند تا از دوستان نازنین جدیدم از جمله شما لینک بدم.
اگر از نظرت مشکلی نداره بهم خبرش رو بده.ممنون میشم
سلام شباهنگ عزیز .مرسی که به بلاگم افتخار دادی
وااااااااااااااااااااااااای
چه ناز شده اینجا
******
****
*********
سبد سبد گل میارم به خونت
برات بهترینها رو آرزو میکنم
و ممنون که فراموشم نمیکنی
سلام به شباهنگ عزیز و دوستان خوبم
مطلبت واقعا زیبا بود به طوریکه چند بار از اول خوندمش
واقعا قلم توانایی داری و اندیشه ای در خور تحسین
شاد و موفق باشی عزیزم
اگه یک نفر از اینهمه محبت شما اونقدر شرمنده شده باشه که نتونه احساس درونی شو بیان کنه باید چکار کنه ؟
شباهنگم٬ همیشه عزیزم یا بهتر بگم عزیزترینم با شما زندگی رو شادمانه تر میبنم و به شوق دیدارتون لحظههام گرمای محبت به ودیعه میگرن
بانوی مهرم به قداست خود عشق سوگند٬ که همیشه در وجودم جایگاه ویژه ای دارین و همیشه یادآور تمام مهرورزی هاتون هستم
راستی سهم ساغر گلم و نخوردینش که ؟!! ((:
در پناه معبد عشق