فرشته مهر روحت شاد


اگر می دانستم آخرین بار است که می بینم می خوابی 
تو راسخت در آغوش می گرفتم و دعا میکردم خداجانت را ازتن نگیرد 
اگر می دانستم آخرین باری است که می بینم از در خارج می شوی 
تو را در آغوش گرفته می بوسیدم و التماس می کردم که برگردی
                              
اگر می دانستم آخرین بار است که صدای رسایت را می شنو م
حرف به حرفش را ظبط می کردم تا روزها و بارها و بارها به آنها گوش دهم
اگر می دانستم این آخرین بار است، زمانی درنگ میکردم تا بگویم دلم برایت تنگ می شود
اگر می دانستم آخرین بار است که با دستان لرزانت دستهایم را می فشاری
بر زمین می افتادم و بر پاهایت بوسه می زدم تا مرا آمرزش کنی و با آن دستان لرزانت برایم دعا کنی برای تمام مشقاتی که برای من روزها و شبها تحمل کردی تا از من مراقبت کنی و مرا تربیت کنی ........

اگر می دانستم..........
اگر می دانستم..........


                                                                 

 

 *این مطلب رو از جایی بر گزیدم*

  الهه مهرم ! مادرم ! خیلی دلم برات تنگ شده . کاش اینجا بودی. کاش میدیدی...

نظرات 9 + ارسال نظر
سیاوش شنبه 2 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 01:56 ق.ظ http://www.tanbooremast.blogsky.com

دیر سالی با تنپوشی از باور پدران
مرا بر لب درگاهت می دیدی
ای مرتد فکور
درب خانه ات را باز بگذار
عنکبوت به در تنپوشم تار تنیده است

مسیح شنبه 2 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 07:25 ق.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلام

تموم شیرینی زندگی به همینه که از یه لحظه بعدمون خبر نداریم

آنچنان با امید به آینده تلاش می کنیم که انگار تا ابد هستیم و همه در کنارمونن

و این خودش یکی از بزرگترین نعمتهاس

از خدا می خوام در برابر هر چیزی که ازت می گیره ذره ای از صبر بی نهایت خودشو بهت بده

...

...


سربلند باشی

مجید شنبه 2 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 04:21 ب.ظ http://firstloves.persianblog.com

سلام..اگر می دانستم این آخرین بار هست که میمیری.. از خشهالی پر می گرفتم... اگر می دانستم این آخرین بار است که درد می کشی ... بیشتر به لطف خدا می اندیشیدم و شکر می کردم...اگر می دانستم....... (همیشه سبز باشید)

فرامرز شنبه 2 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 06:07 ب.ظ http://faramarzjoon.blogsky.com

سلام ...شباهنگ آهنگ بلاگت داغونم کرد ....مرسدس .....تمام خاطراتم به یکباره اومد جلو چشام..در مورد انتخاب مطلب هم که دیگه حرفی نیست زیبا بود ..نمی دونم چرا امروز اینقدر خودمو تو بلاگت معطل کردم ....یه جور احساس غریب ..یه جور حسرت ...یه جور بغض ..یه جور ......به حرفهای این آهنگ هم گوش نکن ..فانوس رفاقت همیشه روشنه

عقیق یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:28 ق.ظ http://aghegh.poersianblog.com

سلام دوست عزیز و گرامی به یادتونم در شهر گلاب و زعفران و عطر عشق...در پناه یار تندرست و سلامت:)

*پرنسس* یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 01:00 ق.ظ http://yasesefid.blogsky.com

بلاخره بوی پاییزم داره میاد .. از اون روزای آخری که آدم دلش میخواد بره زیر
درخت افرا و تا جون داره داد بزنه.
* پاییزت مبارک *

شیدا بی لوسی یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 04:37 ب.ظ http://www.javabet.persianblog.com

سلام من از بلوگ نیمکت تنهایی میام خیلی وقته اونجا مید یدمت اما اولین باره ککه اومدم خونت این نوشته ها مال کیه ؟

یاسمن یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:54 ب.ظ http://moeod7.persianblog.com

اگر می دانستم...دیگر الان برای همه ی ندانستن هایم غمگین نبودم...اگر می دانستم...شاید دیگر برای همه ی فرصتهای از دست رفته غبطه نمی خوردم اگر می دانستم...

قاصدک دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 02:49 ق.ظ http://payizan.blogsky.com

ای خدا ....
دختر فکر این دل قاصدک روهم بکن چه آهنگی گذاشتی چه متنی گذاشتی دلمو زیر رو کردی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد