آسمون ابری

 

 

۱)  این روزا دل من تنگه و خسته٬ بیقرار.

  اینروزا هوای بارون داره این دل.

 

۲)  و اما حرفی با تو مهربان!:

اعتراف میکنم بزرگترین اتفاق عمرم، همون زیباترین و عظیم ترین شانس زندگیم بوده.

 باور داری بعد از لطف انس آن یار دیرین ، مهربانترین مهربانان،تنها حضور توست  که تسلای دلتنگیم میدهد؟

  < روز وصل دوستداران یاد باد>

 

تقدیم روی خوبت

 

   ۳) تصویر پست قبلی رو حتما دیدید. منم فکر کنم یه اثر نقاشی باشه.بعضیا که همون اول اومدن

 و دیدن یا ترسیدن و یا خوششون نیومد و زود صفحه رو بستن. بعضیام که خیلی استادانه

 نشستن و تفاسیرو تعابیر هنری قشنگی قلم زدن. بعضیام مثل من که اون اول دیدمش خیره شدن

 به تصویر تا بتونن از توش یه چیزی در بیارن. خب اینم نوعی ذکاوته.مگه نه؟

حاصلش شد یه تمساح یه لاک پشت و به قول بعضیا یه چشم. به هر حال از توجه همگی ممنونم.

  راستش وقتی دوباره رفتم سراغ تصویرجمله زیر رو پایینش دیدم:

< که تصویر رو بچرخونید>  و وقتی انجام دادم دیدم چه عظمتی در پشت این تصویره!!! امتحان کنید.میبینید.

و اینم تصاویری از بهار این دیار که تازه از راه رسید. چه بوی خوشی!

 

بالاخره بهار از راه رسید

 

شکوفه بارون

 

پاینده باشید و در پناه حضرت دوست