غربت سرزمین قریب

 

چه غریبم اینجا. قصه غصه این غربت ما دیرینست. همه جا بوی آشنایی میاد ولی دلت حس غریبی میکنه بعد این همه وقت.تا حالا این حسو چشیدی؟ خیلی تلخه. به هر جا سر میزنی؛ تنها چیزی که  با خودت به دوش  میکشی؛ یه آهه!....همونجایی که یه وقتی مهد درستکاری و صداقت بوده . حالا چی؟ همش شده ...باور کن قصد نداشتم بعد اینهمه مدت اینجوری شروع کنم ولی خب همینا بیشتر مشغله ذهنیم تو این مدت بود.یعنی توی این مدت پنج سال اینهمه ترقی ؟؟؟!!!کاش همین سرعت ترقی تو جنبه های مثبت بود.که وجدانا کم هم نبودن.شاید بهتر باشه دیگه چیزی نگم.خودت بهتر میدونی.همش شده تجمل.ریا و دورویی از در و دیوار این شهر میریزه. دیدی گاهی وقتا  بخوای خودتو توجیه کنی؟ حالا شده حکایت من. گاهی وقتا میگم نه فلانی. اینجوری نبوده که فکر میکنی.ولی تا چند بار میتونی نادید بگیری؟ براستی کجا میریم؟ اصلا چی میخوایم؟کجاست اون صفا و صمیمیت و دلسوزی قبل.کجاست اون ....؟!    

   آسمان کشتی ارباب هنر میشکند

تکیه آن به که بر این بحر  معلق  نکنیم!

نظرات 8 + ارسال نظر
سروناز جمعه 30 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 01:05 ق.ظ http://sarv-e-naz.blogsky.com/

سلام شباهنگ جون خوبی
مواقفم دنیا دیگه مثل قبلنا نیست عوض شده همه چی
ولی باز خوبه توی مجاز میشه دوستای خوب و ادمای خوب رو دید
شاد باشی

غریبه شنبه 1 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:36 ب.ظ

سلام به ...

میدونی چقدر فکر کردم تا یادم بیاد قبلا وقت سلام کردن بهت چی میگفتم ..
اصلا خودت یادته که غریبه بهت چی می گفت ؟!..

آخه این همه دوری ..
این همه تنهایی ..
این همه با هم نبودن ..
آخه این چه رسمیه که دنیا داره .. این چه رسمیه !!

نمیتونم چیزی بنویسم شباهنگ .. باور کن بعد از اینکه آف لاینت رو دیدم ، مثل این بود که یکی مغزم رو بذاره لای منگنه و هی فشار بده .. هی فشار بده و .... هنوزم هضم و باور خیلی چیزها برام ممکن نیست .. خیلی چیزاااا شباهنگ ..

باشه ، این بار فقط بهت سلام میکنم .. سوالی که بعد از چند دقیقه فکر کردم بالاخره سبکش رو یادم اومد !..

سلام ..

*** سلام بر ملودیه زندگی ***

یا حق

آقا معلم جمعه 7 دی‌ماه سال 1386 ساعت 10:09 ق.ظ http://www.mualem.blogfa.com

سلام
رسیدن به خیر...............
چه دختر ناز و تپلی خدا حفظش کنه
دختر خودته؟
اسمش هم قشنگه
اصلا انتظار نداشتم وقتی میام وبلاگت مطلب جدید نوشته باشی
............خوشحال شدم

غریبه دوشنبه 10 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:17 ب.ظ

سلام بر ملودی زندگی
نــــــــــــه ، مثل اینکه جدی جدی برگشتی :))
خوبی نازنین خواهر؟ اصلا معلوم هست کجایی ؟ چرا تو این مدت نمی یومدی پیش مون ؟ یعنی داشتن یه کوچولو این قدر مشغله های آدم رو زیاد میکنه .. عجب داستانی داره این دنیا ...
خب آبجی بزرگه ، نمی خوای از خودت بگی ؟ از اینکه الان کجایی و چه می کنی و چه نمی کنی ؟ راستی اگه اشتباه نکنم من الان باید دایی دوتا گل دختر شده باشم (سنا و ساغر) .. درسته ؟! ساغر که دیگه باید برای خودش خانمی شده باشه .. هنوز دست خطش رو یادمه .. یادته تو یکی از پست هات گذاشته بودیش .. چه دورانی بود شباهنگ .. چـــه دورانی بـــود ... بگذریم (!) سنای عزیزم الان چند وقتش شده ؟ باید قول بدی که هر ماه عکس بزرگ شدنش رو برامون بگذاری تا لحظه به لحظه دائیش قد کشیدن این نوگل رو ببینه ...

شباهنگ خیلی دوست دارم باهات حرف بزنم .. خیلی دوست دارم حرف هات رو بشنوم .. خیلی ... بیا زودی از خودت برام بگو که دلم واسه حرف هات یه ذره شده ..
یا حق

مسیح پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1386 ساعت 04:46 ب.ظ

سلام خانوم معلم عزیز

به یه تعبیر

زندگی عرصه ی مواجهه با ناخواسته هاست

در این عرصه قدرت لازمه و اراده

که خوشبختانه تو داری و شاگرداتو به اونا ترغیب می کنی

شک نکن که با حضور و وجود تو

و امثال تو

این فضا بهتر می شه

...

سربلند بمونی و ایرونی

غریبه جمعه 14 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:04 ب.ظ

سلام بر ملودی زندگی
از این که شنیدم به خاک وطن برگشتی خیلی خیلی و حتی خیلی بیشتر از این حرف ها خوشحال شدم !.. نمیدونم چرا اما احساس کردم که یه جورایی بهمون نزدیک تر شدی (!)

آره، تو راست میگی آبجی .. روز به روز داره اون چیزهایی که میگی در بین مردم کمتر و کمتر میشه .. دلیل اصلیش رو نمیدونم اما به صورت روح ها دارن به سمت مسخ شدن تنزل پیدا می کنند و ... با این وجود تنها همون زیبا دیدن و زیبا زندگی کردنه که میتونه به آدم کمک کنه ..
امیدوارم که اوضاع کنونی و جو حاضر خیلی آزارت نده ؛ البته دوست ندارم که بهش عادت بکنی چون تو هم مثل بقیه خواهی شد اما آرزو میکنم که از این رفتار سایرین، کمتر آزرده خاطر بشی عزیزم ..

خواهرزاده هام رو ببوس ..
یا حق

مهلا سه‌شنبه 18 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:13 ب.ظ http://www.mehla65.blogfa.com

سلام دوست عزیز
میدونیدبعضی وقتهافکرمی کنم زندگی واقعی توی خوابه چون به هرچیزی که میخوای میرسی وچیزی به نام رویانیست.
اماوقتی چشم بازمی کنیم بازدنیارامی بینیم...ولی خوب...
یاحق

سروناز شنبه 22 دی‌ماه سال 1386 ساعت 09:08 ق.ظ http://sarv-e-naz.blogsky.com/

سلامی دوباره
خوبی خانمی
نی نی کوشولو خوبه؟
خیلی خوشحالم که دوباره می تونم نوشته هات رو بخنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد