********
با نام و یاد خالق یکتا
« بار پروردگارا! در تمام غصّه‌ها و اندوه‌ها، تو محلّ اتّکاء و اعتماد من می‌باشی!و در هر گرفتاری و شدّت، تو محلّ امید من هستی! و در هر حادثه ای که بر من‌فرود آید و هر نازله‌ای که بر من وارد شود، تو محلّ اطمینان و استعداد من می‌باشی! چه بسیار از هموم و غموم خود را که دل در آن ناتوان می‌شد، و حیله و چاره برای رفع آن کوتاه می‌آمد، و دوست، انسان را تنها می‌گذاشت، و دشمن زبان به شماتت می‌گشود؛ من بارِ آن حوادث و هموم را بسوی تو آوردم، و شِکوه آن را به تو نمودم؛ به جهت میل و رغبتی که به تو داشتم و به غیر از تو نداشتم؛ پس خداوندا تو همه آنها را برطرف نمودی! و امر مرا کفایت کردی! بنابراین ای خدای من! تو ولیّ تمام نعمت‌ها هستی! و صاحب هر نیکوئی! و منتهای تمام رغبت‌ها می‌باشی!»
به نام انکه جهان را حکمت اموخت
با سلام
علم بی عشق به جهل کشیده میشود
و
عشق بی علم به هوس.
چگونه میشود بدون عشق به خدا عالم شد؟
و...
و چگونه میشود بدون علم به هستی عاشق خدا؟
پس...
بدون علم به هستی جاهلیم
و...
و بدون عشق به خدا کافر
برقرار باشید و پیروز
شباهنگم٬ همنفسم درود
اگر خلقت را عشق پرودگار بدانیم مگر می‌توان از دانایی ایزد قافل بود؟ مگه امکان داره که خالق از دانش تهی باشه؟ مگه غیر از اینه که هر چه بشر به پیش میره باز ذره‌ی کوچکی از نظم خلقت رو نتوانسته به تصویر بکشه؟ پس خالق عاشقی عالم است که آفرینش هدیه‌ی اقتدار او به همراه لمس لطافت عاشقانه‌ی کرشمه‌های ازلی‌ست. پس ایزد عاشقی عالمی‌ست که در ذهن و کنه وجود بشر خاکی با ذهنیت محدودش قابل نشست و درک کامل نیست. ایزد را باید با دید ایزدی به بررسی نشست نه با ذهن انسانی.
به معبد عشق میسپارمتون نازنینم
سلام
واقعا جالبه
از بین کامنتای متن قبلیم دنبال کامنتی می گشتم که می دونستم نرسیدم بهش جواب بدم تا بیام و هم عرض ادب کنم و هم عذر خواهی
وقتی اومدم به وبلاگ زیبا و صمیمیتون ؛ تا متنتونو بخونم و بخوام پیامی بنویسم متوجه شدم که شما هم به وبلاگ عادی من سرزدین و بازم شرمندم کردین
واقعا از لطفتون ممنونم
راستش در مورد رابطه ی بین علم و عشق باید بیشتر فکر کنم
ولی اولین چیزی که به نظرم می رسه اینه که او گفته :
*آیا مساویند آنان که می دانند و آنان که نمی دانند*
عشقی که از روی معرفت باشه مسلما در مرتبه ی بالاتری قرار داره
و یکی از راههای دستیابی به معرفت کسب علمه
و برای دستیابی به علم عشقی باید
...
باید بیشتر بهش فکر کنم
سربلند بمونی و ایرونی
بادرود .من فکر می کنم دانش مفید بشر بدون یشتوانه عشق فراگیر و قابل انتشار نبود.بدرود.
سلام
در مورد سوالی که پرسیده بودید می خواستم بگویم که اصولا اگر از بالا نگاه کنیم علم وسیله ی رسیدن به عشق است
عشقی که ما همه به دنبال آن هستیم ولی آن را گم کرده ایم.
تا جایی که هم اکنون اکثر دانشمندان جهان موحد هستند و من این سخن را نه از قول خود بلکه از زبان استاد فیزیک خود شنیده ام
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما. به موضوع خوبی پرداخته اید . بین علم و عشق تفاوت وجود دارد و تفاوت آن هم در عمل و کسب معرفت آن است. بدین شکل که ما به خیلی از فرایض علم داریم و محاسن آن را از بعد معنوی می دانیم.. اما چرا عامل به انجام آن نیستیم؟؟؟ چون هنوز عشق به آن نیافتیم. چون هنوز معرفت لازم را کسب نکردیم.... انشالله خداوند توفیق بده که عشق واقعی را بیابیم و عامل بر آن باشیم
بهت تبریک میگم نوشتاره جدیدت رو موفق باشی
و بازم:
HAPPY VALENTINE*
0000000000000000000000000000000
0000000777770000000777770000000
0000077777777700077777777700000
0000777777777770777777777770000
0000777777777777777777777770000
0000777777777777777777777770000
0000077777777777777777777700000
0000007777777777777777777000000
0000000077777777777777700000000
0000000000777777777770000000000
0000000000000777770000000000000
000000000000000700000000000000ام
* HAPPY VALENTINE my freind *
سلام دوست عزیزم خیلی قشنگ بود به من همسربزن تاباهم بیشتر دوست شیم
(( حسین ای محبوب قلوب مومنان ! عنایتی فرما و محبت خود را بیش از بیش در دل و جان ما حک نما تا با عشق تو زندگی کنیم و با عشق تو از دنیا برویم )) سلام دوست عزیز وبلاگ زیبایی دارید مخصوصا نوشتهای پر بار ومعنوری انشالله همیشه موفق باشید .التماس دعا
قلم زیبایی داری دوست من٬ همیشه موفق باشی...
بی آشیانه
http://eshghyahavas.blogsky.com
eshghyahavas@yahoo.com
از اشنای با شما خیلی خوشحالم تا بعد بای
نازنین دخترم..یک نامه خواهم نوشت تا همگان بدانند چقدر دوستدار تو هستم.من ذره ام...ذره
سلام
خیلی جالب بود.
درود می‌فرستم به بانوی پر مهرم به الهیه لطافت و زیبایی به شبنم گلبرگ احساس و به تک ستاره‌ی آسمان عشق و به همنفس و شباهنگم.
خدمت رسیدم که بار دیگه میساقی دوباره ببندم با شما نازنیم که هرچند دوستان خوب شاید با بخشی از لطافت‌های درون شما آشنا باشند ولیکن شاید تا کنون کسی به اندازه‌ی نیوشای سخن ندونه که چقدر در درون روحی لطیف و بزرگ دارین. بزرگ به پهن دشت آسمان و لطیف به مانند قطرات شبنم.
امروز اومدم که بگم نازنین بانو خیلی دلم می‌خواست که اینجا بودین. بگم که ای کاش بودین و کمی با هم صحبت می‌کردیم و باهم به بررسی چرا ها و چگونگی ها می‌پرداختیم و با هم می‌گفتیم که چگونه میشه پرواز رو تجربه کرد.
هر چند هستین. همیشه هستین اما درک من از دیدن گاهی کوتاه میشه و گاهی گم.
به معبد عشق میسپارمتون بانوی عزیز
سلام اولا وبلاگ پر باری دارید اگر حاضر به تبادل لینک بودید خبرم کنید ثانیا عاشورای حسینی تسلیت باد ثالثا رابطه عشق و علم :عشق معمولا غیر ارادی و موهبتی است منظورم عشق حقیقی است که مسلم با هوسها تفاوت دارد و علم ارادی است علم چشم را باز میکند ولی عشق چشم را میبندد علم طغیانگر است و عشق تسلیم و در یک کلام کتاب عشق در دفتر نباشد اما نتیجه علم اگاهی است و نتیجه دل فنا شدن در معشوق و در نهایت معمولا عاشقان از علم رسمی که سر بسر قیل است و قال بی بهره اند
سلام دوست عزیز
وبلاگ خیلی زیبایی دارید... و مطالب بسیار زیباتر...موفق باشید و پایدار..التماس دعا
سپاس گل باغ زندگی
در پناه معبد عشق
سلام
اول اومدم یه سلامی بکنم وبابت لطفت ازت تشکرکنم بعداْ میام جوابتو بدم باشه؟
فعلاْبای
سلام شباهنگ عزیز...
باز هم من رو مورد لطف و محبت خودتون قرار دادید.....
شرمنده مرامتون...
وبلاگ بسیار پر محتوا با مضامین زیبا و الهی شایسته شخصیتی چون شماست...
علم اکتسابی بوده و در اراده انسانها جاریست ولی عشق عنایتیست از طرف حضرت دوست که این موهبت نصیب هر کسی نمیشود...
علم بی عشق تهی از معرفت بوده و برای کسب معرفت نیز باید عالم بود به عشق الهی پس این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و چرا که خالق هستی عاشقی عالم بوده است و از برای همین این دو فاکتور لاینفک را در وجود انسان قرار داده...
پاینده باشید...
یا حق.
سلام
بهت تبریک میگم
خیلی خوب بود
به ما هم سر بزن
خیلی عالی بود
خسته نباشی
سلام بر آموزگار بزرگ پاکیها
می گن
بهترین دوست من آن است که عیبهایم را به من هدیه کند
:)
و چه هدیه ای از این زیباتر
امشب بعد از گذشت بیش از یکسال
بیش از پیش به نادانی و نیاز خودم به آموختن در کلاس درست پی بردم
شباهنگ عزیز
ممنونم که خاطره ای زیبا رو برام زنده کردی
مبارک و سحری بود و چه فرخنده شبی
...
:)
مسیح هنوزم باید بیشتر فکر کن
هنوزم احساس خامی و نادانی می کنه در برابرت
و هنوزم اندر خم یک کوچه مونده
...
سربلند بمونی و ایرونی