« یه آغوش مهربون از آسمون...»



سلام.
                        



هیچ میدونی
وقتی که آه میکشی و  پشتش یه نسیم ملایم نوازشت میکنه؛ میتونه یه آغوش مهربون از آسمون باشه برات؟ از طرف یه حس دوست داشتنی از اون بالا؟
- یاوقتی یه قطره بارون لطیف میچکه رو بینیت؛ میتونه به لطافت بوسه یک گل رز باشه که از همون آسمون برات رسیده.
اگه یه نوا و آهنگی به گوشت خورد و با یه احساس دوست داشتنی سرشارت کرد؛ بدون که یه آغوش نرم و مهربونه که از آسمون برات رسیده.
   - وقتی صبح با صدای آواز پرنده ها از خواب بیدار میشی؛ بدون که اون همون آهنگیه که از آسمون به رسم شادباشت فرستاده شده.
 ویا اگه یه دونه برف کوچیک بشینه رو صورتت هم میتونه یه آغوش نرم و مهربون از آسمون باشه برات که فرشته ها تزیینش کردن. از طرف یه یار مهربون.
پس دوست من! سعی کن همیشه شادی رو در قلبت حفظ کنی حتی اگه احساس تنهایی میکنی و حس میکنی دلت شکسته. چون همون آغوشهای مهربون و لطیف که گفتم میتونه قلبتو ترمیم کنه!

« از لحظه ها وسعتی بیافرین»»


   ~*~*~*~*~*~*~*
یک تجربه : تا یادم نرفته بگم که بعد عمری به نتیجه این ضرب المثل معروف رسیدم:« رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود. نه گهی تند گهی خسته رود. گفتم بهتره شما هم در جریان باشید که مصداقش رو دیدم.» شما چطور؟

 ******
      
 تشکر : نمیدونم چطور باید جوابگوی اینهمه (
مهر و محبت)بیدریغت باشم؟ فقط امیدوارم که شایسته این مهر ورزی باشم. نمیدونی چقدر خوشحال شدم. فکر نکنی از خوردنیهاش . حالا اون جای خود داره از یه چیزی اون وسط که داشت برق میزد و خدا میدونه که با چه اشتیاقی بازش کردم. با تمام وجود خوندمش. همش عطر تو بود. عطر مهر و محبتت. دلم نمیاد اون بیت شعر و با کسی قسمتش کنم. ولی از همین جا میخوام بگم که با تمام وجود دوستت دارم و آرزو میکنم همیشه ایام به کامت باشه.

                   *********                        
و درپایان:   

بگو که فردا به باغ میخندد سبز بید
ترانه ها هم در چشم تو و من
شاید بخوانند از طلوع امید
بگو که فردا دلتنگی کوچه را ٬ صبحدم ٬ غسل تعمید میدهد
در پاکی زلالترین حضور
بگو که فردا.....
                                  

پاینده باشید و درپناه حضرت دوست
                                           
                               
نظرات 10 + ارسال نظر
مسیح پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 03:57 ب.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلااااااااام

اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووول

...

منم و یه دنیا تنها جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 12:42 ق.ظ http://faramarzjoon.blogsky.com

سلام شباهنگ ...گاهی به اشک صفحه را مصداق باران می بینیم ...گاهی به لحظه رنگ عشق میدهیم تا بدانیم هیچ جا آغوش گرم عشق نیست ..راستی ترانه دوست داشتن را فریاد کن ..که زندگی را عشق است و درد نیست ..غم ویرانه باشد اگر آغوش همیشه آغوشی گرم باشد ..زیبا بود چون سراسرش عشق بود ..(فرامرز)

مهدی جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 01:47 ق.ظ

بنام انکه اسمان را معنی داد

سلام

پارهای وقتها حس میکنی که یک نفر هست که هر جور صحبت کنی میفهمد .
گاهی یک نفر را داری که با وجود بودنش فکر میکنی که هنوز یه دنیا جا توی دلت برایش داری
گاهی اوقات یک نفر است که فکر میکنی همه چیزت شده و خودش نمیداند که تا کجا ریشه کرده

و

گاهی با همه وجودت دلت میگیرد از اینکه فکر میکنی که نمیداند که برایت با همه چیز و همه کس فرق دارد
دوست داری بهش بفهمانی که ادم که نباید لیلی و مجنون باشد که عشقش معنی بدهد .
اره میشه که عاشق بود ولی نه برای به هم رسیدن
اره میشه که عاشق بود نه برای یکی شدن .
میشه عاشق بود برای دوست بودن
میشه عاشق بود برای یکدل شدن

و
میشه عاشق بود برای اسمانی شدن .
اسمانی باشی

سعید جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 09:50 ق.ظ http://nale.persianblog.com

سلام عزیز مهربون !
حضور همیشه مهربون و صمیمیت دلتنگی های کوچه مان را از بین می برد.
و تو چقدر زلال و مهربانی.
ارادتمند

روزبه جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:36 ق.ظ http://www.roozat.blogfa.com

سلام بر شباهنگ
یکی از لحظاتی که انسان احساس آرامش و امنیت میکنه زمانهایی هست که خودشو متصل به یک منبع لایزال حس میکنه.اونوقت همه چیز اعم از الطاف و یا حتی ناملایمی ها برایش معنی دار شده و احساس زجر نخواهد کرد.
حرفت رو با تمام وجود قبول دارم که:رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود....

روزبه جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:38 ق.ظ http://www.roozat.blogfa.com

راستی من پست بعدی میخوام به چند تا از دوستان نازنین جدیدم از جمله شما لینک بدم.
اگر از نظرت مشکلی نداره بهم خبرش رو بده.ممنون میشم

ایزدی جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:53 ق.ظ http://izadi.blogfa.com

سلام شباهنگ عزیز .مرسی که به بلاگم افتخار دادی

* پرنسس* شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 02:09 ق.ظ http://yasesefid.blogsky.com

وااااااااااااااااااااااااای
چه ناز شده اینجا
******
****
*********
سبد سبد گل میارم به خونت
برات بهترینها رو آرزو میکنم
و ممنون که فراموشم نمیکنی

مهراد شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 10:52 ب.ظ http://www.windowsxptricks.blogspot.com

سلام به شباهنگ عزیز و دوستان خوبم

مطلبت واقعا زیبا بود به طوریکه چند بار از اول خوندمش
واقعا قلم توانایی داری و اندیشه ای در خور تحسین
شاد و موفق باشی عزیزم

نیوشای سخن یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 12:50 ق.ظ http://niushasokhan.blogsky.com

اگه یک نفر از اینهمه محبت شما اونقدر شرمنده شده باشه که نتونه احساس درونی شو بیان کنه باید چکار کنه ؟
شباهنگم٬ همیشه عزیزم یا بهتر بگم عزیزترینم با شما زندگی رو شادمانه تر میبنم و به شوق دیدارتون لحظه‌هام گرمای محبت به ودیعه میگرن
بانوی مهرم به قداست خود عشق سوگند٬ که همیشه در وجودم جایگاه ویژه ای دارین و همیشه یادآور تمام مهرورزی هاتون هستم
راستی سهم ساغر گلم و نخوردینش که ؟!! ((:

در پناه معبد عشق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد